روزی در جمهوری دموکراتيک آلمان سابق يک کارگر آلماني کاری در سيبری پيدا مي کند. او که مي داند سانسورچي ها همه نامه ها را مي خوانند، به دوستان اش مي گويد «بياييد يک رمز تعيين کنيم؛ اگر نامه يي که از طرف من دريافت مي کنيد با مرکب آبي معمولي نوشته شده باشد، بدانيد هر چه نوشته ام درست است. اگر با مرکب قرمز نوشته شده باشد، سراپا دروغ است.» يک ماه بعد دوستانش اولين نامه را دريافت مي کنند که در آن با مرکب آبي نوشته شده است: «اينجا همه چيز عالي است؛ مغازه ها پر، غذا فراوان، آپارتمان ها بزرگ و گرم و نرم، سينماها فيلم های غربی نمايش مي دهند و تا بخواهی دختران زيبای مشتاق دوستی- تنها چيزی که نمی توان پيدا کرد مرکب قرمز است.» به برهوت حقيقت خوش آمديد.
/نویسنده اسلاوی ژيژک/ترجمه فتاح محمدی
/نویسنده اسلاوی ژيژک/ترجمه فتاح محمدی
1 comment:
slaw des xosh zor jwan bo .le komare be naw demikratikekey emeda her takek xoy jewhereki sure.
hiway serkewten bo to kake gian
Post a Comment