اردوان روزبه / رادیو کوچه
در این میان دفتر حفظ منافع جمهوری اسلامی در واشینگتن هر هفته مکانی برای ابراز این اعتراضها شده است و معترضان با حضور در برابر این دفتر امیدوارند که انعکاس اعتراضشان به تهران و جهانیان برسد.روز شنبه دوازدهم فبریه دو هزار و یازده، پیشتر با برنامهریزی از سوی گروهی از فعالان مدنی به روز گردهمآیی برای حمایت از دستگیرشدگان و فعالان مدنی در داخل ایران مبدل شد.
در این برنامه که از ساعت دو تا چهار برگزار شد، معترضان با شعار و پلاکارد در برابر این دفتر حاضر شده بودند، همچنین تعدادی از فعالان مدنی به سخنرانی پرداختند از جمله، فریبا داوودی مهاجر روزنامهنگار، علی افشاری فعال دانشجویی، رحیم رشیدی روزنامهنگار کرد و چند سخنران دیگر که به ایراد سخن پرداختند.
«رحیم رشیدی» روزنامهنگار کردستانی است که در خصوص ضرورت وحدت تمامی گروهها و ملیتهای ایرانی در گفتوگویی اشاره میدارد:
من به سه برههی تاریخی مشخص در جامعه و در تاریخ ایرانزمین، اشاره میکنم. سال 1906 بعد از تحولات مشروطه این کردها بودند که آخرین دفاعیات را جانانه در اطراف قزوین به سرکردگی «یار محمد خان کرمانشاهی» از حاکمیت مشروطه به عمل آوردند، و بعد از باز شدن فضای سیاسی در ایران و بر سر کار آمدن شخصیتی چون دکتر «مصدق» در سال 32 خورشیدی، این کردها بودند که از این تحولات مثبت و دمکراتیک استقبال نمودند و حزبشان را وارد میدان کردند. ما میدانیم که در تحولات سال 57 نیز کردها نقش بسیار بسزایی را ایفا کردند.
متاسفانه تبلیغات حاکمیت جمهوری اسلامی ایران باعث شده است که یک سری از ایرانیها با چشم تردید به هموطنان اصیل خودشان، کردهایی که در واقع صاحب ایرانزمین و تاریخ ایران هستند، نگاه کنند. پیغام من این است باید این عینکهایی که تردید و گمان را ایجاد میکند کنار زد.
زیرا بدون حضور اقلیتها و ملیتهای تحت ستم در ایران، ما نمیتوانیم ایرانی متحد و یکپارچه داشته باشیم و به هیچ وجه بدون تقسیم عادلانه قدرت و ثروت اصلن نمیتوانیم به دموکراسی برسیم.
شما اگر به جوامع غربی نگاهی بیاندازید (آمریکا و اروپای غربی)، که پول، سرمایه و… داشتند، ما کمتر از این نوع سرمایهها داریم، ولی چیزی عالیتر از اینها داریم که همان ملیتها هستند.
من به عنوان یک کرد، از خود سوال میکنم که چرا تا وقتی ایرانی محسوب میشوم و حتی وقتی که به ایرانی بودن خود مفتخر هستم بازم باید در حاشیه قرار بگیرم؟ باید به عنوان کرد ایرانی همیشه مسئله تردید روی سر من باشد؟. گاهی با خودم فکر میکنم که ما هم میتوانیم با جدا شدن مانند بحرین و آذربایجان و غیره... به ملت شریفی تبدیل شویم و همه به ملت بودنمان اعتراف کنند؟. حرف اصلی این است که اگر قومیم همه قومیم، و اگر ملتیم همه ملتیم، چون قوم قلمداد کردن کردها بیشتر جهت تقلیل حقوق دمکراتیک است. ما با حفظ تفاوتها نیز میتوانیم که در کمال ارامی و اسایش کنار هم و متحدانه زندگی کنیم...
اگر ما به دنبال دموکراسی و عدالت در ایران بعد از جمهوری اسلامی هستیم، باید تفاوتها را بپذیریم و تقسیم قدرت و ثروت صورت بگیرد، تا هیچ شهروندی در ایرانزمین احساس درجه دوم بودن نکند و در عمل ایران برای تمامی ایرانیان باشد.
در این میان دفتر حفظ منافع جمهوری اسلامی در واشینگتن هر هفته مکانی برای ابراز این اعتراضها شده است و معترضان با حضور در برابر این دفتر امیدوارند که انعکاس اعتراضشان به تهران و جهانیان برسد.روز شنبه دوازدهم فبریه دو هزار و یازده، پیشتر با برنامهریزی از سوی گروهی از فعالان مدنی به روز گردهمآیی برای حمایت از دستگیرشدگان و فعالان مدنی در داخل ایران مبدل شد.
در این برنامه که از ساعت دو تا چهار برگزار شد، معترضان با شعار و پلاکارد در برابر این دفتر حاضر شده بودند، همچنین تعدادی از فعالان مدنی به سخنرانی پرداختند از جمله، فریبا داوودی مهاجر روزنامهنگار، علی افشاری فعال دانشجویی، رحیم رشیدی روزنامهنگار کرد و چند سخنران دیگر که به ایراد سخن پرداختند.
«رحیم رشیدی» روزنامهنگار کردستانی است که در خصوص ضرورت وحدت تمامی گروهها و ملیتهای ایرانی در گفتوگویی اشاره میدارد:
من به سه برههی تاریخی مشخص در جامعه و در تاریخ ایرانزمین، اشاره میکنم. سال 1906 بعد از تحولات مشروطه این کردها بودند که آخرین دفاعیات را جانانه در اطراف قزوین به سرکردگی «یار محمد خان کرمانشاهی» از حاکمیت مشروطه به عمل آوردند، و بعد از باز شدن فضای سیاسی در ایران و بر سر کار آمدن شخصیتی چون دکتر «مصدق» در سال 32 خورشیدی، این کردها بودند که از این تحولات مثبت و دمکراتیک استقبال نمودند و حزبشان را وارد میدان کردند. ما میدانیم که در تحولات سال 57 نیز کردها نقش بسیار بسزایی را ایفا کردند.
متاسفانه تبلیغات حاکمیت جمهوری اسلامی ایران باعث شده است که یک سری از ایرانیها با چشم تردید به هموطنان اصیل خودشان، کردهایی که در واقع صاحب ایرانزمین و تاریخ ایران هستند، نگاه کنند. پیغام من این است باید این عینکهایی که تردید و گمان را ایجاد میکند کنار زد.
زیرا بدون حضور اقلیتها و ملیتهای تحت ستم در ایران، ما نمیتوانیم ایرانی متحد و یکپارچه داشته باشیم و به هیچ وجه بدون تقسیم عادلانه قدرت و ثروت اصلن نمیتوانیم به دموکراسی برسیم.
شما اگر به جوامع غربی نگاهی بیاندازید (آمریکا و اروپای غربی)، که پول، سرمایه و… داشتند، ما کمتر از این نوع سرمایهها داریم، ولی چیزی عالیتر از اینها داریم که همان ملیتها هستند.
من به عنوان یک کرد، از خود سوال میکنم که چرا تا وقتی ایرانی محسوب میشوم و حتی وقتی که به ایرانی بودن خود مفتخر هستم بازم باید در حاشیه قرار بگیرم؟ باید به عنوان کرد ایرانی همیشه مسئله تردید روی سر من باشد؟. گاهی با خودم فکر میکنم که ما هم میتوانیم با جدا شدن مانند بحرین و آذربایجان و غیره... به ملت شریفی تبدیل شویم و همه به ملت بودنمان اعتراف کنند؟. حرف اصلی این است که اگر قومیم همه قومیم، و اگر ملتیم همه ملتیم، چون قوم قلمداد کردن کردها بیشتر جهت تقلیل حقوق دمکراتیک است. ما با حفظ تفاوتها نیز میتوانیم که در کمال ارامی و اسایش کنار هم و متحدانه زندگی کنیم...
اگر ما به دنبال دموکراسی و عدالت در ایران بعد از جمهوری اسلامی هستیم، باید تفاوتها را بپذیریم و تقسیم قدرت و ثروت صورت بگیرد، تا هیچ شهروندی در ایرانزمین احساس درجه دوم بودن نکند و در عمل ایران برای تمامی ایرانیان باشد.
منبع:
سایت رادیو کوچه
عکس: رحیم رشیدی در حال سخنرانی
سایت رادیو کوچه
No comments:
Post a Comment