زمانی كه تعداد چشمگیری از دانشجويان "بنگالی" در اعتراض به تحميل زبان "اردو" به عنوان زبان رسمی در بنگلادش (پاكستان شرقی آن زمان) توسط دولت پاكستان در محوطه دانشگاه "داكا"، توسط ماموران دولت وقت پاكستان به رگبار بسته شدند و در نتیجە تعدادی از این دانشجویان هویت طلب و عدالت خواە کشتە و زخمی شدند.
در ان دوران، دانشجويان معترض با هدف به رسميت شناساندن زبان مادری مردم سرزمينشان يعنی زبان "بنگلا" يا "بنگالی" اقدام به تظاهرات وسيع کردە بودند.
زیرا زبان رسمی كه در مدرسەها و دانشگاههای بنگلادش در آن زمان تدريس می شد زبان پاكستانی "اردو" بود. ادامە تظاهرات گسترده و وسیع دانشجويان و اساتيد دانشگاه "داكا" در روزهای 21 و 22 فوريه سال 1952 اتفاق افتاد.
ماموران دولت پاكستان در تيراندازی به دانشجويان و اساتيد دانشگاه تعدادی از آنان از جمله ماموستا ابوالبركت استاد دانشگاه "داكا"، رفيع الدين احمد دانشجو، شوفير رحمان كارمند عاليرتبه دادگاه عالی بنگلادش را كشتند و نظامیان پاکستان با تمام توان تلاش نمودند کە دانشجویان و اساتید دانشگاە از خواستەهای انسانی خویش دست بکشند...
اما مقاومت و ایستادگی دانشجويان و اساتيد دانشگاهها و فعالان فرهنگی و مدنی بنگلادش و پافشاری در راە تحقق خواستەهای خویش باعث شد كه در سال 1956 میلادی مجدداً زبان "بنگالی" به رسميت شناخته شود و تداوم مبارزات مردم و فعالان سياسی و فرهنگی بنگلادش باعث شد كه در سال 1971 بنگلادش کنونی رسما از پاكستان جدا شود و استقلال پيدا كند.
پس از استقلال بنگلادش، مراسم روز ملی زبان مادری در این کشور هر سال در 21 فوريه با شكوه خاص برگزار می شد و در ان از مبارزە مردم برای استقلال و پاسداری و تلاش همە جانبە دانشجویان و اساتید برای حفظ هویت و زبان مادری قدردانی می شد. کشور بنگلادش از "یونسکو" سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد درخواست نمود کە روز ٢١ فوریە را بە عنوان روز جهانی زبان مادری را بە رسمیت بشناسد.
سپس پيشنهاد رسمی كشور بنگلادش برای اعلام روز 21 فوريه به عنوان روز جهانی زبان مادری در تاریخ 17 نوامبر 1999 پذيرفتە شد و 188 كشور عضو يونسكو بە این درخواست رای مثبت دادند.
پس از این واقعە و برای اولين بار مراسم روز جهانی زبان مادری در ماە فوريه سال 2000 در شهر پاريس و با حضور نمايندگان كشورهای مختلف جهان، زبان شناسان و دبير كل وقت سازمان يونسكو برگزار شد.
طبق نظر کارشناسان خطر روز افزون نابودی زبانها از میان رفتن قبیلهها و قومهای کوچک بر اثر از میان رفتن زیستگاههای طبیعی، یا کوچ دادن آنها به حاشیهی شهرهای بزرگ و مکانهای غیر بومی و ملی، یکی از تهدیدهای نابودی و حذف زبان مادری است.
در طول سالیان گذشتە و در یک پروسە تاریخی، بسیاری از قبیلههای جنگلنشین زبان و هویت ملی شان را از دست دادهاند. جنگهای داخلی و مهاجرت وسیع ملیتهای مغلوب به کشورهای همسایه نیز از دیگر عوامل از بین بردن بعضی از زبانها هستند.
امروز و بنا بە تغییراتی که در ساختار سنتی زندگی بشر پدید آمده، عرصهی زندگی برای گروههای کوچک تنگ شدە است و همین امر باعث گسترش و تسلط چند زبان در میان اکثریت جامعهی جهانی شده است.
زبانهای شفاهی که تعدادشان حدود ۱۲۰۰ زبان تخمین زده میشود، بیشتر در معرض خطر نابودی قرار دارند. بخش عمده این زبانها متعلق به مردم قاره آفریقاست که به ۲ هزار زبان سخن میگویند.
مطابق برآورد یونسکو، از حدود ۶ هزار زبانی که در جهان شناخته شده است، بیش از سه هزار زبان در حال نابودی هستند. این زبانها هم اکنون نیز توسط گروههای بسیار کوچکی به کار برده میشوند و تقریبا هیچکدام شانسی برای بقا ندارند. ۹۶ درصد از زبانها تنها در بین ۴ درصد از جمعیت جهان رواج دارند.
برای نمونه، در جزایر پاپوآ گینه نو واقع در اقیانوس آرام، بیش از ۸۰۰ زبان وجود دارد که بعضی از آنها متعلق به جمعیتی کمتر از ۲۰۰ نفر هستند. تعداد کل ساکنان این جزایر به هفت میلیون نفر نمیرسد.
به باور سازمان یونسکو، باید تلاش کرد تا زبانهایی که گسترش زیادی ندارند در کنار زبانهای فراگیر شانس ادامه حیات داشته باشند. چنین تلاشی با توجه به نقش زبان در شکلگیری شخصیت فردی و هویت فرهنگی ملیتها، میتواند فرهنگ جهانی را شکوفاتر کند.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز به دلیل اهمیت زیاد زبان مادری، سال ۲۰۰۸ را سال جهانی زبانها اعلام کرد. این روز از تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران حذف شده است. قابل توجە است کە جمهوری اسلامی یکی از اعضای امضاء کنندە بە رسمت شناختن روز ٢١ فوریە در تاریخ ١٧ نوامبر ١٩٩٩ در یونوسکو بودە است کە طبق ان 188 كشور عضو بە این درخواست رای مثبت دادند. اصل پانزدهم قانون اساسی رژیم ایران "استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس" را در کنار زبان فارسی، به عنوان زبان رسمی، آزاد خوانده است. ولی این حق قانونی و انسانی هیچ گاە در عمل، به اجرا در نیامده است.
حال سوال اساسی برای ما این است کە، آيا ممنوع نمودن و جلوگيری از رشد و بالندگی زبانها و ادبيات مردم غير فارس ساکن ايران، ظلمی آشکار نه تنها عليه اين مردمان، بلکه عليه فرهنگ گونه گونه جهانيی نيست؟
آيا زمان آن نرسيده است که سياستمداران، شخصيتها، گروهها و سازمانهايی سياسی سراسری ايران به سبب ستمهای گستردەای که بر ديگر مليتهای ايران رفته است از اين مليتها عذر خواهی کرده و در پی جبران مافات باشند؟
چه کسی بايد پاسخگوی محروم نمودن فرزندان مليتهای ايران از ابتدايترين حقوق انسانی خود برای نمونه خواندن و نوشتن به زبان مادری باشد؟
خجستە باد روز جهانی زبان مادری.
منبع:
سایت یونسکو
No comments:
Post a Comment