عکس: ابراهیم جهانگیری
زمان بە سرعت میگذرد، ایران کشوری کە در آن ملیتهای مختلف زندگی میکنند آبستن حوادثی پیش بینی نشدە است، پیش بینی نشدە بە این دلیل کە باوجود در انزوا قرار گرفتن هرچە بیشتر رژیم اسلامی ایران هم در داخل و هم در خارج و هم در مجامع بین المللی و با وجود وضعیت بە غایت بحرانی درون حکومتی، اما بە دلیل نبود اپوزیسیون فعال و متشکل و با برنامە هر لحظە بیم آن میرود کە با سقوط رێژیم اسلامی ایران بەهر طریق ممکن آشوب و هرج و مرج داخلی سرتاسر ایران را فرا گیرد. البتە در این میان و در صورت وقوع چنین احتمالی قطعا کردستان وضعیت متفاوتی خواهد داشت و با وجود احزاب متشکل و باسابقە، این سرزمین تا اندازەی آرام و مطمئن خواهد بود.
کردها کە از دیر باز زیر سلطە هر حکومتی کە بودەاند ناملایمتها دیدەاند و ستمها کشیدەاند، این درست است کە مردم بە طور عموم در حکومتهای غیر دموکراتیک، تحت ستم و بیعدالتی قرار میگیرند اما هیچ کسی نمیتواند منکر این واقعیتباشد کە کردها و بلوچها و عربها و ترکها و ترکمنها هر کدام بە نوعی مشمول این ستم مضاعف بودەاند. حکومتهای ایران و دولتها را در طول تاریخ و در بیشتر موارد ملت فارس تشکیل دادەاند بە همین دلیل در بسیاری موارد بویژە نمایندگان سیاسی آنان خود را ملت برتر پنداشتەو رفتار و کردار آنان نیز در برابر دیگر ملتهای داخل محدودە جغرافایی ایران موئید این واقعیت میباشد.
کردها
دولتهای ایران از قدیم الایام کردها را باواژەهای فریبندە و در همان حال تحقیرکنندە "مرزداران غیور" مخاطب قرار دادە و تنها بە خاطر حفظ منافع تجاری و بازرگانی خود در آن مناطق، آنان را ایرانیان اصیل قلمداد کردەاند. اما در تقسیم کار و مدیریت و کشورداری، در تقسیم درآمد ملی و اجرای پرۆژەهای اقتصادی، کردستان همیشە جزو مناطق بەشدت محروم ایران وکردها نیز شهروندان درجە سوم بە حساب آمدەاند. این برخورد و این نگرش تبعیض آمیز عکس العملهای متفاوتی را نیز از جانب کردها بدنبال داشتە است.
کردها اگرچە در میان چهار کشور ترکیە و ایران و عراق و سوریە تقسیم شدەاند اما در همە آن کشورهامدام در حال جنگ و ستیز و مخالفت باحکومتهای سرکوبگر و دیکتاتور بودە و اگرچە بەغیر از 2 مورد یکی در سالهای 1324 و دیگری از سال 1992 بە بعد درشرق کردستان ود یگری در جنوب کردستان هر گز شاهد بر پایی دولت و یا حکومتی دیموکراتیک چە در قالب یک حکومت خودموختار و چە در قالب یک حکومت مستقل نبودەاند اما حکومتهای غالب بر کردستان نیز بە واسطە مبارزە کردها هرگز شب آرام و ساکتی را بە صبح نرساندەاند. با این پیشینەی تاریخی و با این کارنامەی مملواز تبعیض و ستم کە کردها در حافظە خود دارند نمیتوان منکر این واقعیت شد کە بخش عظیمی از آنان و میتوان گفت کە اکثریت قریب بە اتفاق کردها دیگر هیچ تعصبی برای ایران و ایرانی بودن ندارند. بعد از روی کار آمدن حکومت عدل اسلامی رژیم کنونی ایران نیز ستمگریها در مورد کردها مزید بر علت شدە و این بیتفاوتی کردها را در مورد ایران و ایرانی بودن دوچندان کردە است. البتە این نکتە را نیز باید خاطر نشان کرد کە اصولا تعریف ایران و ایرانی بودن نیز از دیدگاههای مختلف بسیار بایکدیگر متفاوت میباشند.
مصاحبە یا محاکمە
با این پیش درامد مختصر حال اشارەی خواهیم کرد بە محاکمەی رحیم رشیدی توسط تلویزیون اندیشە و آقای فروزندە. از ابتدای بە اصطلاح مصاحبە کە واقعا محاکمە بود، محاکمە یک نفر کورد بە نمایندگی بقیە کردها. آقای مجری اشارە میکند کە اقای رشیدی از او خواستە است تا فرصتی بە او دادە شود کە در مورد اتهامات قانعی فرد علیە کردها و احزاب سیاسیی کە گویا در همین تلویزیون مطرح شدە است توضیحاتی داشتە باشند. مصاحبەکنندە از همان اوایل دقیقا از همان زاویە رژیم اسلامی و قانعی فرد همان سوالی را مطرح میکند کە بعد از ترور زندە یاد دکتر عبدالرحمان قاسملو ریژیم اسلامی ایران بە عنوان اتهام علیە نیروهای آزادیخواه کرد مطرح کرد کە گویا این ترور یک توطئە و تصفیە درون حزبی بودە است! درحالیکە اگر این ترور یک تصفیە درون حزبی بود قاتلان همچنانکە مخالفان حزبی خود را ترور میکردند رحمی هم بر دشمنان خود و ملت کرد، فرماندهان سپاه پاسدران نمیکردند کە بە عنوان هیئت دیپلوماسی در این گفتگوها شرکت داشتند. من در اینجا بە هیچ عنوان در نظر ندارم تا پاسخ صحبتهای قانعی فرد را بدهم چون من معتقدم کە اصولا هر کسی و هر گفتەای شایستە جواب دادن نیست. اما غرض از طرح این مسلە نیت مصاحبەکننددە ازا اوان مصاحبە است کە بە چ شکلی و از کجا آغاز میکند، و کدام یک از گفتەهای جاندار مطرح شدە را باب گفتگو قرار میدهد. من در مورد این مصاحبە نمیخواهم زیاد سخن بگویم زیرا در انتهای این نوشتە لینک مصاحبە را برای تنویر اذهان عمومی خواهم گذاست.اما در کوتاه سخن بە آقای فروزنده خواهم گفت و بەایشان خاطر نشان میکنم کە آقای فروزنده شما در این مصاحبە آنچنان نگاهتان را برروی مخالفت و در واقع دشمنی با کردها زوم کردە بودید کە هم تاریخ بسیار نزدیک ایران و هم دشمنان اصلی ایران را از یاد بردەاید. از همان ابتدا آنچنا با قاطعیت بر این مسئلە اصرار میورزند کە "چطور شد شما کردها از همان اوایل انقلاب و بعد از روی کار آمدن" انقلابیون"(تاکید از نویسنده)خواستە ملی کردها را مطرح کردەاید؟ یا چرا علیە حکومت صدام حسین و بە نفع ریژیم اسلامی وارد جنگ نشدەاید؟ رژیمی کە بە دلیل تئوری صدور انقلاب اسلامی بە جهان بانی اصلی جنگ ایران و عراق و همە نابسامانیها و ویرانیهایی است کە بر سر مردمان ایران آمدە است، چطور یک حزب انقلابی بە نفع یکی و علیە دیگری وارد جنگی خواهد شد کە این جنگ بە هیچ عنوان جنگ مردمی نبودە و تنها جنگ میان دو سیستم دیکتاتوری و مستبد بودە است و بس! تازە این جنگ زمانی شروع شد کە رهبر مسلمانان جهان، آیت اللە خمینی از مدتها پیش علیە مردم کرد اعلام جهاد کردە بودند! در بخش دیگری از سخنان آقای فروزندە کە اوج آزادی یک رسانە جمعی را بە نمایش میگذارد زمانی است کە بحث در مورد کردستان و آزادی این ملت از یوغ ستمگران و بیدادگران بمیان آمدە است، وی در این لحظە و دربحث جمهوری کردستان (1945-1946) کەمصاحبە شوندە میگوید بعد از چند بار سفر قاضی محمد بە تهران و برای حل مسئلە..... و اقای فروزندە میگوید و چون حل نشد شما اعلام جمهوری کردستان کردید.. این یعنی چی همچین جمهوری وجود نداشتە در کردستان....این یعنی تمایلات تجزیە طلبی در کردستان و شما اصلا چنین حقی را ندارید... با آشفتگی تمام چنین اضهار میدارد" بە هیچ وجە اجازەی چنین حقی را ندارند...
آقای فروزندە، دوست عزیز فارسم، بلە در کردستان و در تاریخ نە چندان دور جمهوری کردستان بە رهبری حزب دمکرات کردستان و بە پیشوایی قاضی محمد وجود داشتە و اگر شمنا نخواهید بدانید و ببینید این یک موضوع دیگری است. دوست خوبم آقای رشیدی بی جهت میخواهد شما را قانع کند و مقداری نیز دلجویی چاشنی گفتەهایش کردە تا مبادا دل نازکتر از گلتان رنجیدە شود!
کردها ملتی هستند جدای از فارسها و دیگر ملتهای داخل محدودە جغرافیایی ایران، برخلاف دیدگاه شما کە در طول تاریخ دیدگاە غالب روشنفکران فارس نیز بودە است کردها حق دارند دارای یک کشور مستقل باشند و برای نیل بە آن نیز هرگز از هیچ تلاش و کوششی کوتاهی نخواهند کرد. واقعیت این است کە در حال حاضر احزاب کردستان هیچ کدام خواهان بر پایی دولت مستقل کردی نیستند، اما آنها با نظرات مردم در واقع فاصلە دارند، زیرا بیشتر مردم کردستان باور دیگری دارند و آن بر پایی کشور مستقل کردستان است. آنها چنین اندیشە میکنند کە در طول تاریخ آیا حاکمان ایران چە گلی بر سر آنها زدەاند کە در آیندە بە بیشترش امیدوار باشند؟ آیا سهم کردها در طول تاریخ غیر از کشتن و اعدام و شکنجە چیز دیگری بودە سات؟ بر خلاف گفتەهای شما کردها این حق را دارند و در این مورد این شما نیستید کە تصمیم میگرید، کردها چە باید بکنند و چە نباید بکنند!بلکە این کردها هستند کە باید در مورد سرنوشت خود نظر دهند نە شما و نە هیچ کس دیگری.
سخن آخر
درک شرایط حساس کنونی فقط وظیفە کوردها نیست، فارسها قبل از هر کس دیگری باید واقعبینانە تربە این شرایط بنگرند. من همیشە، با توجە بە شرایط محیطی و جغرافیای سیاسی بر این باور بودەام کە استقلال برای کوردها هم در شعار و هم در عمل امری بسیار مشکل بودە است، اما هرگاە دیدگاە و نظرات روشنفکران فارس را در مورد کوردها میبینم قطعا بە این نتیجە خواهم رسید کە زیستن در کنار فارسها در هرگونە سیستمی حتی فدرالیزم نیز غیرممکن خواهد بود.
کردها کە از دیر باز زیر سلطە هر حکومتی کە بودەاند ناملایمتها دیدەاند و ستمها کشیدەاند، این درست است کە مردم بە طور عموم در حکومتهای غیر دموکراتیک، تحت ستم و بیعدالتی قرار میگیرند اما هیچ کسی نمیتواند منکر این واقعیتباشد کە کردها و بلوچها و عربها و ترکها و ترکمنها هر کدام بە نوعی مشمول این ستم مضاعف بودەاند. حکومتهای ایران و دولتها را در طول تاریخ و در بیشتر موارد ملت فارس تشکیل دادەاند بە همین دلیل در بسیاری موارد بویژە نمایندگان سیاسی آنان خود را ملت برتر پنداشتەو رفتار و کردار آنان نیز در برابر دیگر ملتهای داخل محدودە جغرافایی ایران موئید این واقعیت میباشد.
کردها
دولتهای ایران از قدیم الایام کردها را باواژەهای فریبندە و در همان حال تحقیرکنندە "مرزداران غیور" مخاطب قرار دادە و تنها بە خاطر حفظ منافع تجاری و بازرگانی خود در آن مناطق، آنان را ایرانیان اصیل قلمداد کردەاند. اما در تقسیم کار و مدیریت و کشورداری، در تقسیم درآمد ملی و اجرای پرۆژەهای اقتصادی، کردستان همیشە جزو مناطق بەشدت محروم ایران وکردها نیز شهروندان درجە سوم بە حساب آمدەاند. این برخورد و این نگرش تبعیض آمیز عکس العملهای متفاوتی را نیز از جانب کردها بدنبال داشتە است.
کردها اگرچە در میان چهار کشور ترکیە و ایران و عراق و سوریە تقسیم شدەاند اما در همە آن کشورهامدام در حال جنگ و ستیز و مخالفت باحکومتهای سرکوبگر و دیکتاتور بودە و اگرچە بەغیر از 2 مورد یکی در سالهای 1324 و دیگری از سال 1992 بە بعد درشرق کردستان ود یگری در جنوب کردستان هر گز شاهد بر پایی دولت و یا حکومتی دیموکراتیک چە در قالب یک حکومت خودموختار و چە در قالب یک حکومت مستقل نبودەاند اما حکومتهای غالب بر کردستان نیز بە واسطە مبارزە کردها هرگز شب آرام و ساکتی را بە صبح نرساندەاند. با این پیشینەی تاریخی و با این کارنامەی مملواز تبعیض و ستم کە کردها در حافظە خود دارند نمیتوان منکر این واقعیت شد کە بخش عظیمی از آنان و میتوان گفت کە اکثریت قریب بە اتفاق کردها دیگر هیچ تعصبی برای ایران و ایرانی بودن ندارند. بعد از روی کار آمدن حکومت عدل اسلامی رژیم کنونی ایران نیز ستمگریها در مورد کردها مزید بر علت شدە و این بیتفاوتی کردها را در مورد ایران و ایرانی بودن دوچندان کردە است. البتە این نکتە را نیز باید خاطر نشان کرد کە اصولا تعریف ایران و ایرانی بودن نیز از دیدگاههای مختلف بسیار بایکدیگر متفاوت میباشند.
مصاحبە یا محاکمە
با این پیش درامد مختصر حال اشارەی خواهیم کرد بە محاکمەی رحیم رشیدی توسط تلویزیون اندیشە و آقای فروزندە. از ابتدای بە اصطلاح مصاحبە کە واقعا محاکمە بود، محاکمە یک نفر کورد بە نمایندگی بقیە کردها. آقای مجری اشارە میکند کە اقای رشیدی از او خواستە است تا فرصتی بە او دادە شود کە در مورد اتهامات قانعی فرد علیە کردها و احزاب سیاسیی کە گویا در همین تلویزیون مطرح شدە است توضیحاتی داشتە باشند. مصاحبەکنندە از همان اوایل دقیقا از همان زاویە رژیم اسلامی و قانعی فرد همان سوالی را مطرح میکند کە بعد از ترور زندە یاد دکتر عبدالرحمان قاسملو ریژیم اسلامی ایران بە عنوان اتهام علیە نیروهای آزادیخواه کرد مطرح کرد کە گویا این ترور یک توطئە و تصفیە درون حزبی بودە است! درحالیکە اگر این ترور یک تصفیە درون حزبی بود قاتلان همچنانکە مخالفان حزبی خود را ترور میکردند رحمی هم بر دشمنان خود و ملت کرد، فرماندهان سپاه پاسدران نمیکردند کە بە عنوان هیئت دیپلوماسی در این گفتگوها شرکت داشتند. من در اینجا بە هیچ عنوان در نظر ندارم تا پاسخ صحبتهای قانعی فرد را بدهم چون من معتقدم کە اصولا هر کسی و هر گفتەای شایستە جواب دادن نیست. اما غرض از طرح این مسلە نیت مصاحبەکننددە ازا اوان مصاحبە است کە بە چ شکلی و از کجا آغاز میکند، و کدام یک از گفتەهای جاندار مطرح شدە را باب گفتگو قرار میدهد. من در مورد این مصاحبە نمیخواهم زیاد سخن بگویم زیرا در انتهای این نوشتە لینک مصاحبە را برای تنویر اذهان عمومی خواهم گذاست.اما در کوتاه سخن بە آقای فروزنده خواهم گفت و بەایشان خاطر نشان میکنم کە آقای فروزنده شما در این مصاحبە آنچنان نگاهتان را برروی مخالفت و در واقع دشمنی با کردها زوم کردە بودید کە هم تاریخ بسیار نزدیک ایران و هم دشمنان اصلی ایران را از یاد بردەاید. از همان ابتدا آنچنا با قاطعیت بر این مسئلە اصرار میورزند کە "چطور شد شما کردها از همان اوایل انقلاب و بعد از روی کار آمدن" انقلابیون"(تاکید از نویسنده)خواستە ملی کردها را مطرح کردەاید؟ یا چرا علیە حکومت صدام حسین و بە نفع ریژیم اسلامی وارد جنگ نشدەاید؟ رژیمی کە بە دلیل تئوری صدور انقلاب اسلامی بە جهان بانی اصلی جنگ ایران و عراق و همە نابسامانیها و ویرانیهایی است کە بر سر مردمان ایران آمدە است، چطور یک حزب انقلابی بە نفع یکی و علیە دیگری وارد جنگی خواهد شد کە این جنگ بە هیچ عنوان جنگ مردمی نبودە و تنها جنگ میان دو سیستم دیکتاتوری و مستبد بودە است و بس! تازە این جنگ زمانی شروع شد کە رهبر مسلمانان جهان، آیت اللە خمینی از مدتها پیش علیە مردم کرد اعلام جهاد کردە بودند! در بخش دیگری از سخنان آقای فروزندە کە اوج آزادی یک رسانە جمعی را بە نمایش میگذارد زمانی است کە بحث در مورد کردستان و آزادی این ملت از یوغ ستمگران و بیدادگران بمیان آمدە است، وی در این لحظە و دربحث جمهوری کردستان (1945-1946) کەمصاحبە شوندە میگوید بعد از چند بار سفر قاضی محمد بە تهران و برای حل مسئلە..... و اقای فروزندە میگوید و چون حل نشد شما اعلام جمهوری کردستان کردید.. این یعنی چی همچین جمهوری وجود نداشتە در کردستان....این یعنی تمایلات تجزیە طلبی در کردستان و شما اصلا چنین حقی را ندارید... با آشفتگی تمام چنین اضهار میدارد" بە هیچ وجە اجازەی چنین حقی را ندارند...
آقای فروزندە، دوست عزیز فارسم، بلە در کردستان و در تاریخ نە چندان دور جمهوری کردستان بە رهبری حزب دمکرات کردستان و بە پیشوایی قاضی محمد وجود داشتە و اگر شمنا نخواهید بدانید و ببینید این یک موضوع دیگری است. دوست خوبم آقای رشیدی بی جهت میخواهد شما را قانع کند و مقداری نیز دلجویی چاشنی گفتەهایش کردە تا مبادا دل نازکتر از گلتان رنجیدە شود!
کردها ملتی هستند جدای از فارسها و دیگر ملتهای داخل محدودە جغرافیایی ایران، برخلاف دیدگاه شما کە در طول تاریخ دیدگاە غالب روشنفکران فارس نیز بودە است کردها حق دارند دارای یک کشور مستقل باشند و برای نیل بە آن نیز هرگز از هیچ تلاش و کوششی کوتاهی نخواهند کرد. واقعیت این است کە در حال حاضر احزاب کردستان هیچ کدام خواهان بر پایی دولت مستقل کردی نیستند، اما آنها با نظرات مردم در واقع فاصلە دارند، زیرا بیشتر مردم کردستان باور دیگری دارند و آن بر پایی کشور مستقل کردستان است. آنها چنین اندیشە میکنند کە در طول تاریخ آیا حاکمان ایران چە گلی بر سر آنها زدەاند کە در آیندە بە بیشترش امیدوار باشند؟ آیا سهم کردها در طول تاریخ غیر از کشتن و اعدام و شکنجە چیز دیگری بودە سات؟ بر خلاف گفتەهای شما کردها این حق را دارند و در این مورد این شما نیستید کە تصمیم میگرید، کردها چە باید بکنند و چە نباید بکنند!بلکە این کردها هستند کە باید در مورد سرنوشت خود نظر دهند نە شما و نە هیچ کس دیگری.
سخن آخر
درک شرایط حساس کنونی فقط وظیفە کوردها نیست، فارسها قبل از هر کس دیگری باید واقعبینانە تربە این شرایط بنگرند. من همیشە، با توجە بە شرایط محیطی و جغرافیای سیاسی بر این باور بودەام کە استقلال برای کوردها هم در شعار و هم در عمل امری بسیار مشکل بودە است، اما هرگاە دیدگاە و نظرات روشنفکران فارس را در مورد کوردها میبینم قطعا بە این نتیجە خواهم رسید کە زیستن در کنار فارسها در هرگونە سیستمی حتی فدرالیزم نیز غیرممکن خواهد بود.
لینک مصاحبە اندیشە تی وی با رحیم رشیدی
No comments:
Post a Comment